برای تو
برای تو مینویسم که بودنت بهار و نبودنت خزانی سرد است...
من تمنا کردم..
که تو بامن باشی..
تو به من گفتی هرگز هرگز.....
پاسخی سخت و درشت.....
ومرا......
غصه ی این هرگز کشت.....
Power By:
LoxBlog.Com |